شیطنت های ذهن من

هرگاه شخصی کسی را برای گناهی سرزنش کند، نمیرد تا خود به آن گناه مرتکب شود. امام صادق (ع)

شیطنت های ذهن من

هرگاه شخصی کسی را برای گناهی سرزنش کند، نمیرد تا خود به آن گناه مرتکب شود. امام صادق (ع)

حال ِ مرا از شعرهایم بو نخواهی برد

سه شنبه, ۲۰ اسفند ۱۳۹۸، ۱۱:۰۰ ب.ظ

 

 

الان که دارم پست می ذارم زیر سِرُم هستم 😁 اینجور وقتا بی قرار میشم واسه همین گفتم بیام پست بذارم و باهاتون حرف بزنم بلکه زمان بگذره و اینم تموم شه....

 

صبح رفتم دکتر.... یعنی راستش بابا منو برد.. اولم رفتیم اداره ی پست تا بسته ای که اشتباه برام فرستاده شده بود رو بدیم تا برگردونن 😒 یعنی فکر کن توو این اوضاع بری دنبال یه همچین کاری 😩

 

اداره پست هم قرنطینه بود و به چه وضعی بسته رو از همون جلوی درب ورودی ازم گرفتن 😒

 

بعدشم رفتیم درمانگاه....

 

جو اونجا هم یکم سنگین بود....

 

رفتم توو اتاق پزشک و همین که از علائمم گفتم خانم دکتر سر رسیدن! و به پزشک گفتن شما برو من خودم ویزیت می کنم! 😏

 

گیر داده بود که تب و لرز و بدن درد داری... گفتم فقط تب و سرفه دارم ولی باز تکرار می کرد....

 

پرسید تنگی نفس چی؟ گفتم یکم.... منو برد توو یه اتاق دیگه و تست گرفت و گفت اکسیژن خونت خوبه...

 

نسخه م رو نوشت، توصیه های لازم رو کرد و در نهایت گفت اگه تا فردا بهتر نشدی برو فلان بیمارستان واسه سی تی و آزمایش...

 

داروهامو گرفتم و اومدم بیرون...

 

بابا گفت پس سرم چی؟ نمی زنی؟

 

گفتم نه!

 

برگشتیم خونه و از نسخه عکس گرفتم فرستادم برای آقای دکتر....

 

پرسیدن سرم رو زدی؟

 

گفتم نه!

 

و سر همین کلاه مون رفت توو هم 😂 و واسه هم باد کردیم 😂

 

بعد از ظهر زنگ زدم بهشون اما جواب ندادن... فکر کنم حدود یه ساعت بعد بود که خودشون زنگ زدن.....

 

خب من از همون دوشنبه ۵ اسفند که مورد مشکوک اومده بود کلینیک دیگه نرفتم سرکار و تعطیل کرده بودیم تا شنبه ی گذشته که از مامان چند تا گلدون گرفتم و رفتم کلینیک....

 

ماشین رو جلوی مجتمع پارک کردم و با گلدونا رفتم بالا... به سختی در واحد رو باز کردم و دیدم آقای دکتر دارن همه جا رو ضدعفونی می کنن.....

 

چون خودشون جزو کادر درمان بودن و بین بیمارا، می گفتن های ریسک هستن و فاصله مون زیاد باشه.....

 

و خب در بدو ورودم هم با یه صحنه ی قشنگ روبرو شدم.. یه شلف برای گلدونا گرفته بودن و گذاشته بودن نزدیک میز کارم و با ریسه تزئینش کرده بودن 😍 گلایی که مامان قبلا براشون فرستاده بود رو توو گلدونای سفید کاشته بودن و خلاصه صحنه ی قشنگی بود 😍

 

انقدرم با حوصله خاک گلدون رو عوض می کنن و به گلا می رسن که من شرمنده میشم چون اصلا چنین ذوقی ندارم 😅

 

خلاصه اون روز متوجه حالم شدن و تبم رو گرفتن و گفتن که تب دارم! من می گفتم نههههه من همیشه همینم! ایشونم می گفتن شما تب داری.....

 

امروز که زنگ زدن و صحبت کردیم برگشتن گفتن شنبه تبت بالا بود و چون وزنت هم اومده پایین و الان دو هفته هست علائم داری الان سیستم ایمنی بدنت ضعیفه و مراقب باش.....

 

بعد هم اصرار که حتما سرم رو وصل کن... و در ادامه اصراااار که حتما صبح برو فلان بیمارستان تست بده....

 

یه ساعت پیش زنگ زدیم و یکی از دوستان اومدن و برام سرم رو وصل کردن...

 

هفته ی اول تعطیلیم آنفلوآنزا بود فکر کنم، بدن درد شدید داشتم... بعدش تقریبا خوب شدم تا جمعه ۱۶ اسفند که صبحش اتاقمو گردگیری اساسی کردم و تغییر دکوراسیون دادم...

 

بعدش که رفتم دوش بگیرم توو حموم حالم بد شد و نفسم گرفت... از اون روز تا حالا دوباره درگیر شدم و این بار تنگی نفس هم اضافه شده...

 

همون جمعه، ۱۶ اسفند شبش برای نی نی تولد داشتیم...

 

مامان و بابا به زن داداش بزرگه گفتن فعلا تولد نگیر اما خب زن داداش بزرگه اصرار داشت که بگیره...

 

خونواده ی ما و خونواده ی زن داداش بزرگه و دوتا خاله کوچیکه ش بودیم...  تم تولد هم پری دریایی بود 😍 نی نی هم تا زمانی که لباس تولد تنش بود دهن مون رو آسفالت کرد از بس گریه کرد و نمی ذاشت عکاس یه عکس درست درمون ازش بگیره 😩 دیگه داداش بزرگه دید بچه داره اذیت میشه رفت لباس خونگی تنش کرد و نی نی دیگه شارژ شد 😂

 

یکشنبه ۱۸ اسفند هم تولد واقعی نی نی بود ❤ که با جمیع مناسبت ها دور هم بودیم و جشن گرفتیم...

 

امروز آقای دکتر می گفتن قراره دکتر بیاد ویزیت شون کنه و اگه مشکل تنفسی نداشته باشن مرخص میشن و واسه قرنطینه میان خونه شون... الان توو بیمارستان یه شهر دیگه قرنطینه هستن.. اونجا ماموریت بودن و همون جا هم تست شون مثبت میشه و میرن توو قرنطینه....

 

خدا کنه مرخص شن و بیان خونه... الان توو شهر غریب سخته براشون... یعنی اگه منو توو بیمارستان قرنطینه کنن فکر کنم همون جا دق کنم! اصلا طاقت همچین جاهایی موندن رو ندارم!

 

خدا کنه با همین سرم تبم بیاد پایین و دیگه مجبور نشم صبح برم بیمارستان 🙏

 

خدا کنه خونواده م و نی نی رو توو خطر ننداخته باشم 🙏

 

شوهرخاله م هم یه هفته پیش بردنش بیمارستان و توو قرنطینه بود که خدا رو شکر امروز مرخص شد... 

 

این سرم انگار نمیخواد تموم شه 😩

 

خیلی مواظب خودتون باشید ❤

 

 

 

 

  • مادام کاملیا

نظرات (۲۴)

سلام خانومی یه سوال داشتم من تازه وبلاگ زدم منتهی قسمت امار کلی ، قسمت آخرین بازدید کننده ها برام کار نمی کنه خواستم ببینم شما هم این مشکل رو داری ؟

بعد چطوری می تونم بر طرفش کنم ؟

پاسخ:
سلام
راستش من اصلا با این قسمت ها کار نمی کنم... الان که شما گفتی رفتم نگاه کردم دیدم بله برای منم باز نمیشه
خب واسه من مهم نیست.. اما واسه شما نمی دونم چطوری میشه مشکلش رو برطرف کرد 🤔

ای شالله زودی خوب شی

پاسخ:
ان شاءالله، ممنونم
سلام و درود فراوان
عجب اوضاعی عجیبی شده. دلمون هیجان میخواست ولی از نوع مثبتش. انصافا در این چند دهه کوتاه زندگی چه چیزهایی دیدیم توی این دنیا. خوبه هنوز دو دهم درصدش رو درک میکنیم!!
انشاءالله بهتر باشید و قویتر از گذشته بریم به سال ۹۹ برای مراحل بعدی...
پاسخ:
سلام دوستم
چه جالب... منم دیروز داشتم همینو می گفتم، که توو این سن چه چیزهایی که ندیدیم....
ان شاءالله
الهی که از این به بعدش خیر و خوشی باشه برای همه مون

سلام بر عزیزدلم. الان خوبی بنفشه جون؟ از آقای دکتر خبر داری؟ ترخیص شدن؟ طفلی تو غربت ...

عزییییزم نی نی و تمش رو قربون خب🥰

وای نی نی رو تصور کردم تو لباس راحتی و خونگی😅😍 آخرای مهمونی و مجلس که خودمون کلافه میشیم دوس داریم لباسای مامان دوزمون رو تن کنیم😂🙈

آقای دکتر هزار ماشالا واقعا خوش ذوق و سلیقه هستن. من دارم اعتماد به نفسمو از دست میدم😂 ریسه و استند و ... چه خبررررره؟؟؟😂😂 

 

پاسخ:
سلام قربونت برم.. خوبم شکر، فکر کنم بهترم
آقای دکتر هنوز ترخیص نشدن ولی خدا رو شکر حال شون خوبه.. یعنی به من که اینطوری میگن
😍😂 باور کن از اول تا آخرش با لباسش مشکل داشت و هی تور آستیناش رو می کشید 😂 همین که لباسشو درآوردن بچه همچین شنگول شد که ما غش کردیم از خنده 😂
لباسای مامان دوز... وای دقیقا 😂
شما که ماشالله یه پا خلاق و هنرمندی 😍 من چی بگم مری؟! قشنگ جلوشون پودر میشم 😂

سلام عزیزم خوبی که انشالله خدا رو شکر که حال اقای دکتر رو به بهبوده ...

برای خودت چی چکار کردی تبت اومد پایین یا رفتی تست ...بیا یک چیزی بگو مردیم از نگرانی اخه دختر خوب 

پاسخ:
سلام سپیده جان
خوبم شکر... فکر کنم بهترم، توو اتاقم قرنطینه هستم و داروهامو مصرف می کنم
با همون سرم بهتر شدم، واسه تبم بود... و خب بعدش استراحت و مصرف داروها.. هنوز برای تست نرفتم
نگران نباش فدات شم، اتفاق خاصی بیفته میام میگم 🌸
  • ما و تربچه مون
  • عزیزم مواظب خودت باش

     

    پاسخ:
    چشم دوستم 🌸

    سلام 

    آرزوی سلامتی 

    چند ساله می خونمت ولی چند بار پیام دادم با نام خاموش حالا که زوشنم اسم واقعیم نوشتم تو اینستا هم هستم. 

    چیزی نیس زود بیا خبر بده از سلامتی کامل خودت و ترخیص دکتر عزیز

    پاسخ:
    سلام طهورا جان
    ممنونم
    خوشحالم که روشن شدید 🌸
    چشم عزیزم

    خوب شو 😠

    زود 🙅

    لطفا 🙏

    🎁🍎🍌🍇🍊🍏🍋🍒🍓🍐🍉🍈

    اینا هم محض  عیادت😁

    پاسخ:
    ای جاااان 😅
    چشم 🌸

    سلام گلم خوبی؟

    به امید خدا زود زوود حالت خوب میشه و زودتر از شر این سرم راحت میشی من که اسم سرم رو میشنوم تمام بدنم سرد میشه از بس برای سرم زدن اذیت میشم

    خیلی مراقب خودت باش عزیزدلم

    انشاالله آقای دکتر هم زودتر خوب شن چون بنده خدا هم تو غربت تنهان و هم خونوادشون مطمئناََ خیییییییییییلی نگرانشونن...

    اما اگه ته دلت با همه خصوصیات خوب و بدشون بازم دوستشون داری و این رابطه برات ارزشمنده پس هواشونو داشته باش و مدام حالشون رو بپرس تا بدونن یکی هست که همیشه کنارشونه  و تنها نیستن تا روحیه بگیرن و زودتر بیماریشون خوووب شه...

    همیشه حال خوب و روحیه میتونه بدترین چیزا رو درمان کنه...

    از خدا برات دنیا دنیا آرامش و شادی و سلامتی و خوشبختی رو میخوام عزیز دلم

     

    پاسخ:
    سلام عزیزم، خوبم شکر
    ان شاءالله
    منم قبلا سر سرم اذیت میشدم، سر گرفتن رگ... ولی الان خدا رو شکر مشکلی نیست.. بدیش فقط همون چند ساعت یه جا موندنه
    چشم
    ان شاءالله... آره چون خونواده شون راه دور هستن حتما کلی دل نگرانن
    بله عزیزم، دوسشون دارم، واسه همین این چند روز سعی کردم بهشون روحیه بدم اما خب گاهی مثل دیروز خودم حالم یه جوریه که نمی تونم....
    کاملا موافقم، حال خوب و روحیه معجزه می کنه
    ممنونم ازت، الهی که هزار برابرش سهم شما باشه

    چطوری خانومی؟ وضعیتت بهتر شده ایشالا؟ از اقای دکتر خبر داری؟ 

    پاسخ:
    بهترم ویرگول جان
    آقای دکتر هم کماکان بستری و توو قرنطینه هستن، هنوز مرخص نشدن

    سلام هدیه جون امیدوارم خوب و خوش و سلامت باشی همیشه😘🥰❤انشاالله که باهمین سرم حالت خوبه خوب میشه عزیزم،آقای دکتر هم خدارو شکر که بهترن انشاالله زودتر مرخص میشن خدا همه مریض ها و گرفتارهارو شاد و سلامت کنه ❤❤

     

    پاسخ:
    سلام صنم جانم، ممنونم عزیزدلم ❤😙
    فکر کنم بهترم.. شکر
    ان شاءالله... حال شون خوبه اما خب به نظر میاد از نظر روحی یکم خسته هستن که خب حق دارن
    الهی آمین ❤

    سلام عزیزم. من اصلا قصد جسارت ندارم ولی شما هر چی تست رو عقب بندازی آدم های بیشتری تو خانواده خودتون و اطرافیان  رو به خطر میندازین. عزیزم همینجوری که خودتون می دونین این مریضی می تونه برای آدم های سن بالا خیلی خطرناک باشه‌. الان وقت این نیست که آدم بخواد ثابت کنه که بدن قوی داره. راستش من تعجب میکنم تا الان نرفتین تست بدین‌. به عنوان یک دکتر ازتون خواهش میکنم که این مسئله رو جدی بگیرین. مهمترین کار در حال حاضر برای مردم دنیا مخصوصا ایران جلوگیری از بخش شدن این ویروس. خواهش میکنم برین بیمارستان تست بدین. شما برای زندگی خودتون این اجازه رو دارین که هر تصمیمی که دوست دارین بگیرین ولی خواهش میکنم با زندگی بقیه بازی نکنین. آروزی بهترین ها رو براتون دارم. 

    پاسخ:
    سلام مهربانو جان
    خب من واقعا موندم چیکار کنم.....
    پزشکی که ویزیتم کرد گفت اگه بهتر نشدی برو برای تست... پزشک دیگه و کلا تی وی و تمام هشدارها و پیام ها دارن میگن در صورت سرفه و تب و تنگی نفس مراجعه کنید و در غیر این صورت توو خونه بمونید..... بیمارستان های اینجا تخت خالی ندارن و به طرز بدی شلوغ و آلوده ست، اینو من نمیگم، کادر بیمارستان میگن...
    میگن تا مجبور نشدید نیاید اینجا
    از درمانگاه هم باهام تماس می گیرن و پیگیر حالم هستن.. حتی امروز صبح که تماس گرفتن و متوجه شدن فقط یکم تب دارم گفتن بمونید خونه و یه سری توصیه های دیگه
    خودم از تصور اینکه خونواده رو توو خطر انداخته باشم دارم دیوانه میشم
    من نمیخوام چیزی رو ثابت کنم، اتفاقا دارم سعی می کنم به حرف پزشکم گوش و عمل کنم

    سلام

    خوبی تو ؟ آقای دکتر خوبه؟

    ایشالله هر دوتون سلامتی کامل کسب کنید

    میگماااااااااا

    بعضی از شمالیها ( البته قدیمی هاشون ) میخوان بگن سرم وصل کردن بهم ، میگن سرم سوار هاکردنه ! ( یعنی سرم سوار کردند 😅 ) نمی دونم سمت شما هم میگن یا نه ولی سمت آمل و بابل و محمودآباد و اونورا  میگن . 

    به هر حال دختر تو آقای دکتر خیلی زود خوب میشی چون هم جوان هستید و هم ورزشکار ( البته آقای دکتر را نمی دانم ورزشکارند یا نه !؟) ولی بدن قوی خیلی کمک میکنه .

    برقرار باشید به امید دیدار

    پاسخ:
    سلام
    شکر خوبیم
    ان شاءالله، ممنونم
    چه جالب، تا حالا نشنیده بودم 😅 خیلی بامزه بود... ولی آدم می مونه چی بگه، بگه سرم زدن؟ سرم وصل کردن؟ اصلا خودش یه نوع چالشه 😁
    امیدوارم همینطور باشه.. الهی که همه ی کسایی که درگیر هستن حال شون خوب بشه و این شرایط ختم بخیر شه
    سپاسگزارم

    خدا رو شکر .که حال آقای دکتر رو به بهبود هستش . انشاله خودت هم بلا ازت دور باشه دختر..همون توی خونه خودت رو قرنطینه کنم هدیه... مایعات زیاد مصرف کن..

    پاسخ:
    ممنونم مهربونم
    ان شاءالله بلا از همه دور باشه
    چشم 🌸

    هدیه حالم خوب نبود و یک مدت رفته بودم تو لک خودم 🙄🙄و دیگه گفتم بیام ببینم چه خبره 🥱و اومدم دیدم پست گذاشتی و تند تند خوندم نگرانت شدم خوبی الان؟؟😴😴 آقای دکتر هم خوبه؟؟🙄😥😥

    واای کاش زودتر این ویروس کوفتی تموم شه بس که استرس و ترس داریم😭😭

    خیلی مراقب خودت باش هدیه میبوسمت عزیزم و لطفا زودتر خوب شو❤💙💚🧡🌼🌺🌸

    پاسخ:
    الهی بگردم... الان بهتری؟ دِتِری ِ نازم خوبه؟
    خوبم عزیزم، نگران نباش
    آقای دکتر هم خدا رو شکر حال شون خوبه
    ان شاءالله تموم میشه
    چشم سپیده ی عزیزم ❤ شما هم مواظب خودتون باشید 😙

    سلام

    خوبی هدیه ؟  آقادکتر خوبند ؟ خونواده خوبند؟

       میگم پس همون بهتر که بگیم : سرم سوار هاکردنه

    برقرار باشید . به امید دیدار

    پاسخ:
    سلام
    همه خوبیم خدا رو شکر، ممنونم
    بله موافقم، خیلی هم قشنگ و بامزه ست
    در پناه خدا
  • مامان طلا خانوم
  • سلام هدیه جانم بهتری الان

    خانواده چطورن سلامتن انشالا

    اقا دکتر چطورن 

    خیلی ناراحت شدم پستا رو خوندن

    تورو خدا مواظب خودت باش .یه دونه هدیه جون گل داریم 

    انشالا بزودی کل جهان روی خوش ببینن 

    مردیم از استرس

    پاسخ:
    سلام قربونت برم، بله خدا رو شکر بهترم
    خونواده هم خوبن شکر خدا
    آقای دکتر هم... به من میگن خوبن ولی خب چیزی که من دارم می بینم.... ان شاءالله که خوبن
    فدای شما بشم من ❤ چشم، شما هم مواظب خودتون باشید
    ان شاءالله

    هدیه ی عزیزمممم

    خوب شو قربونت بشم. خیلی زود خوب شو. :(

    خدا میدونه چقدر نگران همه شما عزیزنم  هستم.

    الان چطوری ؟ خوبی؟ تست دادی؟ آقای دکتر بهتر شدن؟

    هدیه جون تا جایی که ممکنه از خونه بیرون نرید.

    از حال خودت من رو بیخبر نذار عزیز مهربونم 

    پاسخ:
    الهی بگردم....
    خدا رو شکر خیلی بهترم باران جانم، نگران نباش... خوبم
    عزییییییزم... مواظب خودت باشیا ❤
    نه تست ندادم، خدا رو شکر الان دیگه علائمی ندارم، فقط تک و توک سرفه هست
    آقای دکتر میگن بهترن ولی خب شواهد چیز دیگه ای رو نشون میده.. پناه بر خدا
    چشم عزیزم، فقط واسه خرید ضروری مامان یا بابا میرن بیرون.. من که همش خونه م
    چشم قربونت برم

    هدیه خوبی؟! یه خبری از خودت و اقای دکتر بده دختر 

    پاسخ:
    خدا رو شکر خیلی بهترم زهرا جانم
    آقای دکتر میگن بهترن.... چی بگم.... پناه بر خدا

    چطوووری هدیه جان؟؟؟؟؟؟

    پاسخ:
    خیلی بهترم فدات شم ❤

    سلام

    خدا را صدهزار مرتبه شکر که بهتری

    ایشالله آقای دکتر هم به زودی خوب میشه

    میگمااااااااااااا

    میتونی یه جوری منو پرت کنی توی وبلاگ باران

    آخه آدرس وبلاگش رو گم کردم ، آدرسش رو بذار برام

    برقرار باشید به امید دیدار

    پاسخ:
    سلام
    ممنونم
    ان شاءالله
    اینم آدرس وبلاگ باران جان:
    hamrahbabaran.blogfa.com
    در پناه خدا باشید

    هدیه جون چطوزی دخنر؟ حالت چطوره؟ انشاله که سلامت  باشی  با کلی خبرهای خوب بیای

    پاسخ:
    خوبم سمانه جان، ممنونم عزیزم
    ان شاءالله
    منتظر یه خبر از آقای دکتر هستم، نگرانیم برطرف شه سعی می کنم بیام پست بذارم

    دوستم بهتری الحمدلله؟خیلی خیلی مراقب خودت باش.

    پاسخ:
    خیلی بهترم خدا رو شکر، ممنونم مطهره جانم
    چشم، شما هم مواظب خودت باش

    سلام هدیه

    خوبی ؟

    خوندم پستت رو 

    ولی باید یه اعتراف کنم

    اصلا" الان حس نوشتن کامنت ندارم

    اگه شد بعدا" میام مینویسم برات ، ناراحت نشی !!

    برقرار باشید . به امید دیدار

    پاسخ:
    سلام جناب میفروش
    خوبم ممنونم
    این چه حرفیه؟ ناراحتی نداره... کاملا راحت باشید
    امیدوارم هرجا هستید حال تون خوب باشه و روزگار بر وفق مراد
    در پناه خدا
    ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
    شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
    <b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
    تجدید کد امنیتی